شاخصه های رئیس جمهور مطلوب (قسمت چهاردهم)
شاخصه چهاردهم: امانت دار
موضوعات فرعی:
1. مبارزه با خائنین به بیت المال
2. امانت دانستن مسئولیت ها
3. شیوه تبلیغات انتخاباتی
احکام:
آیا استفاده از بیت المال جهت تبلیغات انتخابات اشکال دارد؟
پاسخ: استفاده از اموال بیت المال بدون مجوز شرعی و قانونی جایز نیست و موجب ضمان است. (leader.ir)
آیات و روایات:
قالَتْ إِحْداهُما يا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ ؛
«یکی از آن دو زن گفت: ای پدرا او را استخدام کن؛ زیرا بهترین کسی که استخدام می کنی آن کسی است که نیرومند و امین باشد. و او دارای این صفات است» (قصص/26)
وقتی برای اداره یک گله گوسفند، امانت داری شرط است؛ آیا می توان برای اداره یک کشور امانت داری را شرط ندانست.
پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: لا تَنظُروا إِلى كَثرَةِ صَلاتِهِم وَ صَومِهِم وَ كَثرَةِ الحَجِّ و َالمَعروفِ و َطَنطَنَتِهِم بِاللَّيلِ، و َلكِنِ انظُروا إِلى صِدقِ الحَديثِ و َأَداءِ الامانَةِ ؛
«به زیادی نماز کسان و روزه و حج و بخشش و ناله های شبانه آنها نگاه نکنید، بلکه راستگویی و امانتداری شان را بنگرید» (بحار الانوار، ج 75، ص 114)
قال على (علیه السلام) {نامه ای از آن حضرت به اشعث بن قیس، عامل خود در آذربایجان}:إِنَّ عَمَلَكَ لَيْسَ لَكَ بِطُعْمَةٍ وَ لَكِنَّهُ فِي عُنُقِكَ أَمَانَةٌ ؛
«حوزه فرمانروایی ات طعمه تو نیست، بلکه امانتی است بر گردن تواه. »(نهج البلاغه، نامه 5)
به کسانی رأی دهیم که حکومت و ریاست را امانت الهی بدانند.
امام علی(علیه السلام)در نامه ای به کارگزاران خود : إيّاكُم وَالْإكثارَ؛ فَإنَّ أموالَ الْمُسلِمينَ لاتَحتَمِلُ الْإضرارَ ؛
«از زیاده روی در بیت المال بپرهیزید؛ زیرا اموال مسلمانان ضررو زیان را برنمی تابد.» ( میزان الحکمه، حدیث 19441)
امام علی (علیه السلام): إِنَّ أَعْظَمَ الْخِيَانَةِ خِيَانَةُ الْأُمَّةِ وَ أَفْظَعَ الْغِشِّ غِشُّ الْأَئِمَّةِ ؛
«بزرگترین خیانت، خیانت به امت است و زشت ترین دغل، دغلکاری با پیشوایان است. »(نهج البلاغه، نامه 26)
حضرت على (علیه السلام): اَلْخـِيانَـةُ دَليلٌ عَلى قِلَّةِ الْوَرَعِ وَ عَدَمِ الدِّيانَةِ ؛
«خیانت، نشانه بی تقوایی و بی دینی است.» (غرر الحكم، ج ۱، ص ۳۷۵)
از امام زین العابدين * روایت شده که فرمودند: فَوَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِیّاً لَوْ أَنَّ قَاتِلَ أَبِیَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ(ع) ائْتَمَنَنِی عَلَى السَّیْفِ الَّذِی قَتَلَهُ بِهِ لأَدَّیْتُهُ إِلَیْه؛
«به خدا قسم اگر قاتل امام حسین شمشیری را که با آن امام را به شهادت رسانده بود به من امانت بسپارد هرآینه به او پس خواهم داد.» (امالی صدوق، ص 319)
گریز به انتخابات:
امانتداری و صداقت دو اصل مهم در مسئولیت ها است افراد خائن و دروغ گو به هیچ وجه صلاحیت ندارند مسئولیتی به آنها واگذار شود بیت المال امانت خدا و مردم ، در دست رئیس جمهور است، مراقب باشیم امانت الهی را به دست چه کسی می سپاریم.
همه ما به اندازه یک رأی در واگذاری امانت شریک و مسئول هستیم، رأی ندادن یا به فرد غیراصلح رأی دادن، خیانت در امانت است. پس هنگام رأی دادن شاخصه های رئیس جمهور خوب که یکی از آن ها امانت داری و صداقت است را رعایت کنیم.
در محضر ولایت :
رهبر معظم انقلاب امام خامنه ای(مد ظله العالی) :
1. اگر دیدید کسی است که دارد پول به مردم می دهد و یا دهن آنها را برای این گونه کارها شیرین می کند، بدانید که این طور آدم ها، آدم های نامناسبی هستند، وقتی معلوم شد که اینها کسانی هستند که می خواهند به خاطر امور مادی و در راه کسب متاع دنیوی، مسند با ارزشی را که برای مردم قانون وضع می کند، غصب کنند، بایستی جلوی آن ها را بگیریم.(15/12/1374)
2. بدترین فسادها در جامعه این است که کسانی دچار فساد مالی و اقتصادی شوند و از بیت المال مردم برای منافع شخصی و پرکردن جیب خود تغذیه کنند. (26/4/1386)
3. همه دقت داشته باشند که درست حرکت کنند. کار غیرقانونی نکنند؛ کار غیراخلاقی نکنند؛ سوء استفاده نشود؛ از بیت المال صرف و خرج نشود. (20/11/1374)
خاطره:
زمانی که در نجف خبر شهادت حاج آقا مصطفی خمینی (ره) را به امام دادند، ایشان پس از شنیدن خبر شهادت به گوشه ای رفتند و به تلاوت کلام الله مشغول شدند. همچنین به اعضای خانواده که سخت بی تابی می کردند، دلداری می دادند. در همان روزها حادثه ای پیش آمد که بیانگر روح تعبد حضرت امام(ره) به نسبت به مسائل شرعی و احکام خداوند است، آن ماجرا به این شکل بود که خانواده داغدیده ایشان می خواستند از تلفن دفتر رهبر انقلاب با تهران تماس بگیرند، اما ایشان حتی در آن موقعیت که فرزندشان شهید شده بود، صریحا به خانواده خود گفتند: «تلفن بیت از بیت المال است و تقاضای شما برای استفاده از آن، امری شخصی است؛ بنابراین تماس از طریق آن جایز نیست.» ( پا به پای آفتاب، ج 1، ص 264 ، راوی مرحوم حاج سید احمد آقا خمینی)
داستان:
در کتاب نزهة المجالس است که شاگردی گمان قوی داشت که استادش اسم اعظم دارد و اصرار می کرد که استاد او را تعلیم دهد. روزی استاد، كوزه ای سربسته به او داد تا برای فلان شخص هدیه برد. شاگرد در وسط راه سرکوزه را باز کرد، دید موشی زنده بیرون پرید شاگرد با کمال غضب نزد استاد رفت و لب به اعتراض گشود. استاد تبسمی نمود و گفت: |کسی که این قدر امانت دار نیست که موشی را حفظ کند، چطور می تواند اسم اعظم را حفظ کند.