شاخصه های رئیس جمهور مطلوب ( شاخصه شانزدهم: ولایت مدار)

شناسه نوشته : 30231

1400/03/11

تعداد بازدید : 162

شاخصه های رئیس جمهور مطلوب ( شاخصه شانزدهم: ولایت مدار)

 

شاخصه های رئیس جمهور مطلوب (قسمت شانزدهم)

 

 

 

شاخصه شانزدهم: ولایت مدار

موضوعات فرعی:

تبعیت از ولایت؛ اعتقاد به درایت و زعامت رهبری

 

احکام:

با توجه به این که زن جهت شرکت در انتخابات می بایست از منزل خارج شود آیا واجب است از شوهر اجازه بگیرد؟ و اگر شوهر به همسرش اجازه شرکت در انتخابات را  ندهد یا رضایت نداشته باشد تکلیف زن چیست؟

 

شرکت در انتخابات منوط به اذن شوهر نیست.

 

آیات و روایات :

قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُوني يُحْبِبْكُمُ الله؛

«ای پیامبرا به مردم بگو اگر خدا را دوست می دارید، از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد.» (آل عمران /۳۱)

 

أَطيعُو ا الله أَطيعُوا ا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ؛

«ای اهل ایمان!از خدا اطاعت کنید و نیز از پیامبر و صاحبان امر خودتان عصمت می باشند اطاعت کنید.» (نساء /۵۹)

 

أللهُ وَلِيُّ الَّذينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا أَوْلِياؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ؛

« خدا سرپرست و یار کسانی است که ایمان آورده اند؛ آنان را از تاریکی هالی جهل، شرک،فسق وفجورا به سوی نور ایمان، اخلاق حسنه و تقوا) بیرون می برد. و کسانی که کافر شدند، سرپرستان آنان طغیان گرانند که آنان را از نور به سوی تاریکی ها بیرون می برند؟ آنان اهل آتش اند و قطعا در آنجا جاودانه اند.» (بقره/۲۰۷)

هنگام رأی دادن ببینیم کاندیدای مورد نظر ما ولایت خدا و رسولش را با جان و دل پذیرفته با تحت ولایت طاغوت است. اگر به غرب گرایان و غرب زده ها رأی دهیم، از زندگی روشن و نورانی به ظلمت و فلاکت خواهیم رفت.

 

گریز به انتخابات:

قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللهِ فقد استَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى)( بقره /256) همه انسان ها تحت ولایت حاکمانی به سر می برند که در یک طبقه بندی کلی از منظر قرآن کریم، به الهی و طاغوتی تقسیم بندی می شوند. التزام عملی شهروندان در جامعه اسلامی و با شرایطی که برای حاکم و چگونگی تنظیم مناسبات حقوقی حاکم و مردم مطرح است را حاکمیت الهی می خوانند. به عبارت دیگر در جامعه ای که افراد بر محور ولایت امام و فقیه عادل حرکت می کنند و در جامعه حضوری آگاهانه و مسئولانه دارند؛جامعه ای ولایی است و کسی که چنین جامعه ای را پذیرفته و از چنین امام فقیه و عادلی اطاعت و پیروی کند راولایتمدار می دانند و چنانچه حاکم برخوردار از این ویژگی ها نباشد و یا به قوانین الهی پایبند نباشد، در این صورت تحت حاکمیت طاغوت خوانده می شود. هنگام رأی دادن مراقب باشیم که رأی ما به انسانی ولایت مدار است یا فردی تحت حاکمیت طاغوت، زیرا بین این دو، حالت سومی نیست.

برخی از افراد و شخصیت ها برداشت ها و تعاریف ناقص و اشتباه از ولایت فقیه و ولایت مداری دارند از جمله می گویند: رابطه ما با رهبری پدر و فرزندی است؛ ما همیشه به ولایت ارادتمندیم؛ می رویم تلاش می کنیم تظر رهبری را عوض کنیم؛ فقط از حکم حکومتی رهبری تبعیت می کنیم نه در عرصه های دیگر در همه موضوعات باید صبر کنیم بعد از موضع گیری رهبری وارد عمل بشویم؛ حرف رهبری را فقط از لبان مبارك ایشان می شنویم و عمل می کنیم و،،، هیچ کدام از اینها با معنای ولایت مداری همخوانی ندارد هنگام انتخابات مراقب باشیم فریب نخوریم.

تبعیت و اعتقاد قلبی به ولایت رمز موفقیت است. امام فرمودند: پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد؛ واقع اگر مسئولین گوش به فرمان رهبری بودند وضع ما در امور اقتصادی این نبود که الآن هست. ببینید در امور دفاعی، هسته ای ، تاتوو هوافضا... به رهنمودهای مقام معظم رهبری که توجه کردند و عمل کردند و امروز با وجود همه تحریم ها در کجا هستیم؛ اگر در امور اقتصادی هم گوش داده بودند و عمل نموده بودند بسیاری از این مشکلات پیش نمی آمد. اگر مردم، دنیا هم می خواهند باید به کسانی که به معنای حقیقی کلمه اعتقاد به رهبری دارند رأی دهند.

در محضر ولایت:

امام (ره) معتقد است: ولایت به معنی حکومت، شعبه ای از ولایت مطلقه رسول اکرم (ص213) است که با تمام اختیارات آن بر عهده ولی فقیه قرار می گیرد، پس ولایت فقیه استمرار ولایت رسول الله ت و ولایتش شرعی و الهی است و مشروعیت نظام اسلامی رهین فرمانروایی ولایت فقیه است و فرامین و عزل و نصب هایش برای پیروان او و مسلمانان جامعه اسلامی لازم الاتباع است. (ر.ک. صحیفه امام، ج 2، ص ۶۸، ج ۱، ص ۲۱، ۳۰۸، ۳۲۸)

در این بحث دو شبهه مطرح است: اول: برخی افراد اختیارات حکومتی رسول الله (ص) را فراتر از اختیارات حکومتی حضرت علی و با اختیارات حکومتی حضرت علی و سایر ائمه علیهم السلام را بیشتر از اختیارات ولی فقیه می دانند. پاسخ امام این است که فضائل معنوی، اختیارات حکومتی را افزایش نمی دهد. همان اختیارات و ولایتی که حضرت رسول و دیگر ائمه علیهم السلام در تدارک و بسیج سپاه، تعیین وُلات و استانداران ، گرفتن مالیات، اجرای حدود الهی داشتند؛ همان را حکومت فقیهان نیز دارد و معقول نیست که اختیارات یاد شده در رسول اکرم و امام معصوم عل با فقیه فرق داشته باشد. (ولایت فقیه و امام خمینی، ص 40و41)

دوم: بعضی مقام ولایی ولی فقیه را هم طراز مقام معنوی و تکوینی پیامبر و ائمه معصومین (علیهم السلام )قرار می دهند. پاسخ امام بر این شبهه نیز این است که ولایت کلیه الهیه و مقام معنوی معصومین هیچگاه در عرض ولایت به معنی حکومت نیست، برای معصومین مقام معنوی و خلافت کلی الهی و تکوینی است که به موجب آن جميع ذرات عالم در برابر آنها خاضع هستند و این مطلب جدای از وظیفه حکومتی آنهاست، چنانکه حضرت زهرا (علیها السلام)دارای چنین مقامی بود با آن که آن حضرت نه خلیفه و قاضی و نه حاکم اسلامی بود.

تعریف ولایت مداری:

رهبر انقلاب امام خامنه ای (مد ظله العالی) می فرمایند: «ولایت یعنی اتصال وقرب دو چیز به صورت مماس و مستحکم با یکدیگر، یعنی به هم پیوستگی و هم جبهگی و اتصال شدید یک عده انسانی که دارای یک فکر واحد و جویای یک هدف واحدند، در یک راه دارند قدم بر می دارند، برای یک مقصود دارند تلاش و حرکت می کنند، یک فکر و عقیده را پذیرفته اند؛ ولایت یعنی پیوند عمیق و جوشیدگی میان مردم و میان رهبر(7/1361)

کسی دارای ولایت است که؛ ولی را بشناسد، فکرولی را بداند، با ولی همفکرشود، عمل ولی را بشناسد، با ولی هم عمل شود، دنبال او راه بیفتد، خودش را فکر و عملا پیوسته با ولی کند، این با ولایت است. (20/7/1353)

از شاخص های اصلی و برجسته خط امام (رحمه الله) نظریه ولایت مطلقه فقیه است. ایشان ولایت مطلقه فقیه را تداوم ولایت ائمه (علیهم السلام)و ولایت پیامبر اکرم (ص) می دانند، (صحيفه نور، ج ۱۰، ص ۲۷)

ولایت فقیه یعنی این که در شرایطی که حکومت امام معصوم عملا میسر نیست و مردم دسترسی به امام معصوم ندارند و نمی توانند نیازهای حکومتی شان را به وسیله او مرتفع کنند خدا یک بدلی برایش قرار داده است؛ بدل اضطراری(مصباح یزدی، ۲: ۱۳۸۹)

(قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُوني يُحْبِبْكُمُ )؛ «ای پیامبرا به مردم بگو اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد»(آل عمران /۳۱)؛ بنابراین اطاعت از پیامبر(ص) چیزی جدا از اطاعت الهی نیست، زیرا ولایت، اطاعت و محبت پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار(علیهم السلام) در طول ولايت، اطاعت و محبت خدا قرار دارند: يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللهَ‌ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ؛ (نساء/59)آیه مذکور گویای این معانی و حقایق می باشد و تنها در سایه استجابت دعوت های خدا و پیامبر (ص)نیل به زندگی معقول و حیات نورانی میسور می شود؛ (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ ) (انفال /24)

در یک تقسیم بندی، بیانات و نظرات ولی فقیه سه بخش است؛

1.     فتوا: فقط برای مقلدان او لازم الاجرا است.

2.     توصیه ها و بیانات ارشادی؛ که نقش عمده آن آگاهی بخشی، روشنگری و هدایت است.

3.     احکام حکومتی که یا مستقیما خود ولی فقیه صادر می کند و یا از مجاری قانونی مانند (مجلس شورای اسلامی) صادر می شود؛ در این بخش اطاعت از دستورات و احکام ولایی با قوانین مدون جمهوری اسلامی که به یک اعتبار احکام ولی فقیه اند برای همگان(حتی غیر مقلدان او) لازم و واجب است و تخلف از ان به هیچ وجه جایز نیست. (حتی اگر شخصی آن قانون را خلاف مصلحت بداند)؛ زیرا روشن است در هر قانون و کشوری، اگر رعایت قوانین و دستورات الزامی، تابع سلیقه های متنوع شود، آن کشور با هرج و مرج مواجه شده و قوانین آن ضمانت اجرایی نخواهد داشت.

در روایتی است که مردی خراسانی نزد امام صادق (ع) آمد و عرضه داشت: چرا شما حق خود را از خلافت ظاهری بازنمی ستائید و قیام به حکومت و برپایی آن نمی کنید؟ در اتاقی که آن حضرت (علیه السلام) نشسته بود، کوره نانوایی بود و در آن آتشی افروخته شده بود. آن حضرت (ع) به مرد خراسانی فرمان می دهند تا درون کوره رود. او هراسان می شود و به گمان آن که خطایی از وی سرزده است؛ پوزش خواهی می کند. دمی نمی گذرد که یکی از یاران عاشق و باوفای امام مال وارد می شود، آن حضرت به صحابی خویش فرمان می دهد تا به درون کوره نانوایی برود، صحابی، کفش هایش را زیربغل می زند و از همان جا خود را به درون کوره می افکند. مرد خراسانی حیران می ماند که اکنون این صحابی در درون آتش کوره چه می کند و چه می شود، اما امام (علیه السلام) سرگرم گفت و گو می شوند و توجهی به صحابی خود نمی کند، دمی می گذرد و چون امام نگرانی را در چهره وی می یابند به وی فرمان می دهند تا برخیزد و درون کوره نانوایی بنگرد. مرد خراسانی وقتی به سر کوره می رود صحابی را در درون آتش نشسته می یابد بی آن که آتش به او زیان و آسیب رسانده باشد. امام (علیه السلام)از خراسانی می پرسند: چند نفر ص حابی از این دست در خراسان داریم که گوش به فرمان و مطيع محض ما باشند؟ مرد خراسانی می گوید: این گونه صحابی کسی در خراسان نیست. wikifegh.ir