حدیث اخلاقی (کینهتوزی)
حدیث با برکت امروز، کلام نورانی حضرت امیر کلام، امیرالمؤمنین علیهالسلام است؛ در غرر الحکم و مجامع دیگر هم هست.
کهنه شدن غضب، عامل پیدایش کینه
حضرت فرمودند: الدّنيا أصغر و أحقر و أنزر من أن تطاع فيها الأحقاد؛ دنیا، کوچکتر و پستتر و ناچیزتر از آن است که کینهها را اطاعت کند. (عرب به آب بینی حیوان، نزار میگوید)
مضمون فرمایش حضرت این است که انسان، پیرو کینه نباشد. عنایت دارید انسان، قوه غضبیه و قوه شهویه دارد؛ یکی برای بقای نسل و دیگری بقای خودش؛ اگر غضب نباشد، انسان در برابر دشمن، دفاعی ندارد؛ قوه دفاعی بدن است؛ این دو قوه، به شرط و شروطش، انسان را نگه میدارد؛ اگر این دو قوه در جای خودش مصرف شود؛ اگر به جای خودش مصرف نشود، خدای نخواسته انسان را به کینه میاندازد. غضب اگر کهنه شود، کینه میشود. غضب، نباید کهنه شود. انسان باید مراقب باشد، غضب انباشته و فراگیر نشود، تا تبدیل به حقد و کینه نشود. به لحاظ روانشناسی، حسد و حقد و غل داریم.
اغلال در قرآن هست؛ اینها همه حاکی از بیماری است که تعبیر ما این است که از انباشته شدن غضب، رخ میدهد. غضب حقد و حسد میآورد و دست و پا را میبندد؛ باعث دشمنی و دشنامی و غیبت و استهزاء میشود.
شتر، مظهر کینهتوزی در بین حیوانات
ان شاء الله در فقه المشاوره و فقه النفس باید بیان کنیم اینها چه نسبتی با هم دارند؟ در دنیا باید مراقب باشید کینه، فرمانده شما نباشد. کتاب حیاة الحیوان دَمِیری خواندنی است؛ حالات حیوانهای مختلف را گفته است؛ در خصوصیات شتر، میگوید: حیوان مقاومی است؛ گاهی چند روز آب نخورد، در بیابان، مقاوم است و راهوار است؛ حموله است؛ در قرآن هم از آن نام برده شده است؛ آرام و مقاوم است. قدیم، میگفتند: افسار شتر را به بچه بدهید؛ گفت: افسار شتر به به دم یک موش ببند؛ هر کجا برود، آنجا میکشاند؛ این قدر مطیع است؛ ولی کینه دارد؛ حقد دارد.
بیان خاطرهای از کینه شتری
جد مادری ما، سید بزرگوار و سلیم النفس بود؛ خاطره برای ما نقل می کرد؛ میگفت: فروشندهها، محله به محله میرفتند؛ هر روز به روستایی و محلهای میرفتند؛ مسگر و دیگران که غلات داشتند، فلان جا محمولههای شتر آمد و شترها را آن سو گذاشتند؛ فلان بچه رفت سنگی به این شتر زد؛ این شتر عصبانی شد و از بین آن جمعیت به بقیه کاری نداشت، ولی به سراغ این بچه آمد و بچه دوید؛ از پله بالای پشت بام رفت؛ آن شتر رفت کنار آنجا نشست تا پایین بیاید؛ روز بعد که آن بچه به تماشای بازار آمد، دوباره شتر دنبالش کرد.
حسد، منشأ کینه
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام در کلمات قصارشان فرمودند: مؤمن، حسود و حقود نیست؛ «المؤمن لیس بحقود»؛ «الحقد شیمة الحسدة»؛انسانهای حسود، کینه دارند؛ منشأیابی کردند؛ حقد، معلول حسد است؛ آدم نباید حسد داشته باشد؛ غضبها، انباشته نشود.
کینه، عامل پیدایش فتنهها
وقتی خواستند فتنهها را ارزیابی کنند، فرمودند: «سبب الفتن الحقد»؛ حقد و کینه، سبب فتنهها است. ظاهرا انسانی که حقود باشد، محبت و مودت و اخوت و رابطه ندارد؛ در مقام انتقام قرار میگیرد و آنجا آرام میگیرد.
دوست داشتن مؤمنین به جای کینهورزی با آنان
خوب است انسان، مقداری مراقبت داشته باشد؛ برای خودم میگویم. نفس ما مانند صفحه بی رنگ است؛ هرچه بر آن بنویسیم نشان میدهد؛ «المؤمن مرآة المؤمن»؛اگر مؤمنی نقصی در آن ببیند، حکایت میکند؛ ولیّ مؤمن، خدا است، بعد انسان مؤمن؛ انسان، آینه تمام نمای حضرت حق است؛ وقتی میتوانیم آینه باشیم که از صفات زشت، دوری کنیم.
اعزه من تا میتوانیم نگذاریم غضبمان بیشتر شود. همیشه دنبال این باشیم که غضب را زمینگیر کنیم؛ نگذاریم غضب، ما را زمینگیر کند. اگر دنبال کینه باشیم، ما را به انتقام وا میدارد و زمینگیر میشویم. در عفو، لذتی است که در انتقام نیست؛ از همان اول، جلوی آن را بگیریم.
کینه، مانع استجابت دعا
کینه باعث میشود دعا مستجاب نشود. امام صادق علیهالسلام فرمودند: صلوات بر محمد و آل محمد، در اول و آخر دعایت بفرست و بعد، دلت را از کینهها خالی کن تا دعایت مستجاب شود.
اخلاق، ج۶۹، ۵ بهمن۹۹.